۱۳۹۰ اسفند ۲۰, شنبه

نان و گل های سرخ | جیمز اُپنهایم | برگردان: پریسا نصرآبادی


به تمام زنانی که علیه ستم و نابرابری مبارزه می کنند..





هنگامیکه به راه پیمایی می آییم، و به پیش می رویم، در زیبایی این روز 
یک میلیون آشپزخانه تاریک، هزار انبار و کارخانه خاکستری
با پرتوهای نوری که از خورشیدی غیر منتظره می تابد، لمس می شود
و ما برای تمام مردمانی که می شنوندمان می خوانیم، " نان و گل های سرخ، نان و گل های سرخ".


هنگامیکه به راه پیمایی می آییم، و به پیش می رویم، برای خاطر مردان نیز می جنگیم

زیرا که آن ها کودکان این زنان هستند و ما بار دیگر برایشان مادری می کنیم.

زندگی ما نبایستی مشقّتی باشد که از زمان تولّد تا پایان زندگی مان به طول بیانجامد
قلب ها نیز مانند بدن ها طعم گرسنگی را می چشند: به ما نان بدهید، اما گل های سرخ نیز بدهید!


هنگامیکه به راه پیمایی می آییم، و به پیش می رویم، زنان جان باخته بی شُماری
راهی می شوند و از میان آوازهای ما، ترانه دیرینه شان را برای نان گریه می کنند؛
آن خُرده هنر و عشق و زیبایی را که روان های رنج کشیده شان می شناخت...
بله، ما برای نان می جنگیم، اما برای گل های سرخ نیز می جنگیم!


هنگامیکه به راه پیمایی می آییم، و به پیش می رویم، آن روزهای بزرگ را به بار می آوریم
برخاستن زنان به معنی برخاستن نژاد انسانی است
دیگر نه اثری از کار پرمشقّت و پست خواهد بود، نه بیکاره گی و تن پروری_ این که ده نفر در رنج باشند و یک نفر در آسودگی
بلکه همه چیز سهیم کردن یکدیگر است در شکوه زندگی: نان و گل های سرخ، نان و گل های سرخ!





 :پانوشتاین شعر در سال 1911 توسط جیمز اُپنهایم سروده شده و با اعتصاب‌ زنان کارگر منسوجات که در ژانویه و مارس 1912 در ماساچوست رخ داد، گره خورده است، چنان که آن اعتصاب را هم‌اکنون با نام “اعتصاب نان و گل‌های سرخ” می‌شناسند. آنتولوژی اشعار کارگری در 1915، بانگی برای عدالت: آنتولوژی ادبیات مبارزه اجتماعی نخستین منبعی است که نشان می دهد این ترانه با اعتصاب چنین نسبتی برقرار کرده است.

مسأله زنان در پرتو تحولات خاور میانه | پریسا نصرآبادی

متن سخنرانی در پنجمين يادمان پوران بازرگان
 ۳ مارس 
۲۰۱۲




فشرده سخنرانی: زنان در سراسر منطقه خاورمیانه، به رغم پس زمینه های تاریخی- فرهنگیِ به شدّت مردانه و پدرسالار، و فقر و خشونتی که تحت ساختارهای اقتصادی- سیاسی سرمایه داری رژیم های مختلف منطقه تقویت شده اند، به رغم سنّت های پوسیده مذهبی، عرفی و قبیله ای، به رغم تاثیرات ارتجاعی استعمار- امپریالیسم و نیز ناسیونالیسم قومی در کشورهای مختلف منطقه و نیز اقسام کشمکش های اجتماعی، مذهبی و سیاسی، در متن مناسبات رژیم های مختلف این منطقه، پیشرفت های قابل توجّه و چشم گیری داشته اند. طی روند تحولات مختلف در این منطقه، زنان یکی از مهم ستون های این تحولات اجتماعی- سیاسی بوده اند و این نقش، در یکی دو سال اخیر و آغاز روندهای انقلابی- اعتراضی در اقصی نقاط منطقه، بیش از هر زمان دیگری موقعیت و جایگاه زنان را برجسته کرده است. زنان اکنون، مهم ترین رکن و نیز شاخص پیشروی و ترقّیِ جنبش های "نان و آزادی" و همه روندهای سیاسی- اجتماعی هستند که مرور و بررسی آن، یکی از جدّی ترین مواردی است که بایستی در دستور کار ما قرار بگیرد.

هشت مارس امسال، با سال های گذشته تفاوت های کیفی چشمگیری دارد. طی یک سال و چند ماه اخیر، تحولات عظیمی در دل خاورمیانه و شمال افریقا به وقوع پیوسته و روندهای انقلابی آغاز گشته است که لزوماً کیفیت روز جهانی رهایی زنان و نحوه مواجهه ها با این روز را دگرگون می کند.
در روندهای انقلابی که از تونس و مصر شروع شد و به نقاط دیگر از جمله لیبی، یمن، بحرین، عربستان، سوریه و.. بسط پیدا کرد، حضور زنان چنان چشمگیر و نقش شان در تحرکات انقلابی چنان برجسته بود که تمام نگاه ها را به سوی خود می کشاند و ارباب رسانه های امپریالیستی را نیز وادار نمود که در برابر این تصویر قاطع از زنان سر خم نمایند؛ مدیای غربی که زن خاورمیانه ای را همواره در نمای متناقض موجودی در بند و زنجیر سلسله مراتب خانواده و عشیره و به عنوان برده ای خانگی در حصارِ قواعد پدرسالار و عرفِ مردمحور و یا رقّاصه ای بزک کرده در سرسراهای خوش گذرانی ها و سورچرانی های مردان خاورمیانه ای به تصویر کشیده بود، حال چاره ای نداشتند جز آن که زنانی را به مردمان کشورهایشان معرّفی کنند، که از دل دهه ها رنج و ستم جوشیده بودند و پیشاپیش تمام صفوف مبارزه می رزمیدند.