طی چهارسال گذشته، این بار چهارم است که رضا شهابی زکریا دست به اعتصاب غذای طولانیمدت میزند. یعنی به طور متوسط هر سال یک مرتبه تنِ فرسوده و بیمارش را ابزار اعتراض و مبارزه در درون زندان کرده و پای خواستههایش سختجانی کرده است؛ آنهم به بهای تسریع فرایند اضمحلال بدن در بطن میانسالی. و نیاز به گفتن هم ندارد که این امتناع متناوب از دریافت آب و غذا و حائل کردن تن در متن مبارزه/ مقاومت درون زندان، تا چه حد از برخی مواردِ مشابه آن متمایز است؛ منظور نمونههاییست که بیشتر شمایل یک رژیم غذایی حسابوکتاب شده و زیر نظر پزشک و در پرتو کلان رسانههای حامیشان را تداعی کردهاند تا به خدمت گرفتن تاکتیکی مبارزاتی برای دستیابی به یک حق ابتدایی. بهویژه گاه ژستهای کاریکاتورگونهای را رقم زدهاند که عملاً نتیجهای جز مخدوش کردن سنّتهای مقاومت و رزمندگی درون زندان را در پی نداشته است.