آن سو، چلچلهایست تنها و بهاری که آمدناش به بهاییست بس گزاف
برای بازگرداندن خورشیدِ دوباره، چهها که نباید کرد
چه جانهای شیفتهای فدا باید، تا چرخ زمان را بگرداند
چه زندگانیها و خونها که باید در پای آن ریخته شود...
آه ای خالق من! تو مرا در بطن کوهساران خلق کردهای!
آه ای خالق من! تو مرا بر فراز دریاها روان کردهای!
ساحران تاریکی، تنِ پیام آور بهار را در کف دریاها مدفون کردهاند
در مقبرهی چاهی عمیق، سر به مُهر و دور
چندان بویناک، که تاریکی و سرتاسر مغاک را سرشار کرده بود.
آه ای خالق من! یاسهای بنفش نیز تو را در خود نهفتهاند
آه ای خالق من! رایحهی رستاخیز را میشنوی؟
ترانه: اُدیسه الیتیس
آهنگساز: میکیس تئودوراکیس
اجرا: گریگوریس بیتیکوتسیس
برگردان:پریسا نصرآبادی
برگردان:پریسا نصرآبادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر